
شهید علیپناه مومیوند در بخشی از وصیتنامه خود آورده است “من برای رضای خدا به جبهه رفتم”.
به گزارش بررسی ناشران مختلف از همدان، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هر چه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. «شهید» همان ستاره خاکنشین همیشه بیدار شبهای خون و آتش که تا لمس شعلههای بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه. عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگیاش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند. حالا میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… برگ سبزی تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. ۵۰۲۶/ تبرک لحظاتمان با شهید علىپناه مومیوند انالله و انا الیه راجعون والعصر ان الانسان لفى خسر الاالذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصو باالحق و تواصو باالصبر. پس از عرض سلام و ارادت، امیدوارم همیشه خوشحال و خرم باشید و نگرانى نداشته باشید و در برابر ناملایمات و سختیها کوشا و سرحال باشید. پدرجان! امیدوارم حلالم کنید، اگر من در این راه جان دادم اول به خاطر رضاى خدا و بعدا براى همین بود که شاید بتوانم گوشهاى از زحمات شما را به جا آورده باشم و امیدوارم مورد قبول باشد. مادر عزیزم! مرا ببخش که خدا هم مرا ببخشد چون رضاى شما رضاى خداى من است و از رفتن من ناراحت نباش. پایان پیام/ ۸۹۰۰۱